فونت اشتباه میتواند فروش شما را بکشد

فونت اشتباه میتواند به معنای واقعی کلمه شما و فروش شما را بکشد.
انتخاب فونت مناسب یکی از تکنیکهای نورومارکتینگ است. فونتهای مختلف اهداف مختلفی را دنبال میکنند. فونتهای ساده و بدون دندانه تأثیر فوری بر مغز مصرفکننده دارند در حالی که فونتهای پیچیده باعث میشود مغز برای درک آنچه میگوید و حفظ اطلاعات بیشتر کار کند.
نورومارکتینگ علم اعصاب(نوروساینس) را در بازاریابی و تبلیغات به کار میگیرد و به شرکت ها اجازه میدهد تا تعامل مشتری، رفتار مصرف کننده و فرآیندهای تصمیم گیری مصرف کننده را از طریق علم اندازه گیری کنند. دادههای علوم اعصاب میتوانند به شرکتها کمک کنند تا واکنش مشتری خود را به برندسازی، جمعیتشناسی، تبلیغات و قیمتگذاری بهطور دقیق ارزیابی کند. داده های حاصل از تحقیقات نورومارکتینگ همچنین می تواند به بازاریابان کمک کند تا یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کنند.
عصب شناسی مصرف کننده برخی از موانع تحقیقات سنتی مصرف کننده، مانند سوگیری را از بین میبرد. نورومارکترها از روشهای تحقیقاتی علمی مانند تصویربرداری از مغز و ردیابی پاسخهای فیزیولوژیکی مانند حرکت چشم، حالات چهره و ضربان قلب استفاده میکنند که همگی برای اندازهگیری تعامل و واکنشهای احساسی مشتری استفاده میشوند.
نورومارکترها از سیگنال های عصبی و سایر سیگنالهای فیزیولوژیکی برای به دست آوردن بینشی در مورد انگیزهها و فرآیندهای تصمیم گیری مشتریان استفاده میکنند. آنها همچنین از این تحقیق برای پیش بینی نحوه عملکرد یک محصول، خدمات یا کمپین بازاریابی خاص استفاده میکنند.
نورومارکتینگ به روشهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در سال 2007، تیمی از دانشمندان دانشگاه کارنگی ملون از FMRI برای مطالعه آنچه که مغز افراد هنگام تصمیم گیری برای خرید انجام میدهد، استفاده کردند. محققان با استفاده از تصویربرداری مغز برای تماشای روشن شدن یا تاریک شدن مدارهای عصبی در طول فرآیند خرید، دریافتند که میتوانند پیشبینی کنند که آیا یک فرد محصولی را خریداری میکند یا خیر.
درک اصول اولیه نورومارکتینگ می تواند تاثیر بسزایی در ارتباطات بازاریابی ایجاد کند. چندین شرکت که طیف گستردهای از محصولات و صنایع را نمایندگی میکنند در حال حاضر از نورومارکتینگ برای انجام تحقیقات بازار، اجرای گروههای متمرکز و طراحی کمپینهای بازاریابی مانند PepsiCo، eBay، The Weather Channel و غیره استفاده میکنند.
معیارهای سنتی (مانند کلیکها، اشتراکگذاریها و زمانهای پیمایش) میتوانند چیزهای زیادی در مورد عملکرد کمپین به شما بگویند، اما نمیتوانند احساس مشتریان را در مورد برند شما اندازهگیری کنند. در اینجاست که نورومارکتینگ وارد می شود. به عنوان مکملی برای معیارهای استاندارد عملکرد بازاریابی، نورومارکتینگ میتواند در تجزیه و تحلیل واکنش احساسی به کمپین ها کمک کند.
برای یادگیری تکنیک های مورد استفاده در نورومارکتینگ و نیز آشنایی با مثالها و کاربردهای مختلف میتوانید به جلسه نورومارکتینگ در دوره سفر بازاریابی مراجعه فرمائید.
نویسنده: شیوا پورحیدری